به گزارش شهرآرانیوز؛ مصلای پایینخیابان با طاقِ کاشیکاریشده و نقشهای اُخراییرنگش روی زمینه فیروزه، قالیچه پرگلی است که چشمِ خیال را به تماشای باغهای ایرانی میبرد. محرابِ لاجوردی گونهاش انگار تکهای از آسمان است که به زمین دوخته باشند. حکم عروسی با پیراهن گلدار را دارد که در گوشهای از دیارِ مشهد بر تختی آجری نشسته است.
جالب است بدانید برابر اسناد و منابع مکتوب پیش از دوره صفوی بنایی در محدوده طرق قرار داشته که از آن بهعنوان محلی برای گردهماییهای مذهبی استفاده میشده است، اما، چون فاصله آن با شهر زیاد بوده، در پی حمله مکرر ازبکها به خراسان، در اواخر دوره تیموریان ناامن و بهمرور بدوناستفاده شده است.
پس از آن است که طرحِ ساخت مصلایی در نزدیکی شهر مطرح شده و مصلای پایینخیابان سقف و ستون خورده است. در کتیبهای که در این بنا باقی مانده، آمده است که مصلای پایینخیابان به همت «نوابمیرزا ابوصالح» بزرگ و ارشد سادات رضوی پا گرفته و معمار آن هم فردی بوده است به نام «حاجی شجاع بنای اصفهانی».

«آندره گُدار»، یکی از سیاحان دوره قاجار، در کتاب «آثار ایران» درباره کاربری مصلیها اینطور توضیح میدهد: «کمتر اتفاق میافتد مساجد جمعه، خصوصا مساجدی که برای شهرهای بزرگ ساخته میشود، گنجایش تمام مؤمنان را داشته باشد و ممکن نیست تمام مسلمانان در ایام فطر و عید قربان یا به هنگام دعاهای دستهجمعی نظیر دعاخوانی درموقع شیوع وبا، طاعون و خشکسالیهای بسیارطولانی بتوانند در آن جمع شوند. در اینگونه مواقع مراسم نماز و دعا در زمینهای وسیع و آزادی بهنام مصلی که عموما در کنار شهر قرار دارند، برگزار میشود.»
«ژرژماسه» هم مصلی را نمازخانهای در هوای آزاد توصیف میکند. او میگوید: «مصلی یعنی محل اجتماع خاص و عام، قطعه زمین وسیع و آزادی بوده است محصور یا غیرمحصور که برحسب افزایش یا نقصان وسعت و عدد سکنه شهر، گاهی مورداستفاده قرار میگرفته و گاهی متروک میشدهاند.»
«خانیکف»، سیاح روسی، هم در کتاب «خاطرات بخش جنوبی آسیای مرکزی» ضمن شرح و توصیف مصلای مشهد به این نکته اشاره میکند که بهاحتمالزیاد، مصلای طرق قدیمیتر از مصلای پایینخیابان است: «تصاویر این دو بنا که من نقشه آنها را در سپتامبر۱۹۴۰ تهیه کردهام، نشان میدهد مصلای مشهد را ظاهرا از روی بنای مصلای طرق که در سال ۸۳۷خورشیدی به اتمام رسیده است، ساختهاند.»

به گفته دکتر رجبعلی لبافخانیکی هم مصلیها را در کنار شهرهای بزرگ نخست برای برپایی نماز عیدفطر، بعد برای برگزاری دیگرمراسم و گردهماییهای بزرگ میساختهاند، برای همین دارای فضای باز و بسیاروسیعی بودهاند؛ بهعنوانمثال در کنار شهرِ بخارا مصلایی با هفده مناره وجود داشته که بهوسیله آن تکبیرهای نماز به نمازگزاران با آواز بلند همرسانی میشده است. مشهد نیز بهقطع دارای دو مصلای طرق و پایینخیابان بوده که مصلای طرق، چون بر سر راه و ورودی شهر ساخته شده بوده، بهعنوان مکان استقبال و بدرقه بزرگان و رجال حکومتی نیز مورد استفاده قرار میگرفته است.»
البته لبافخانیکی از بنای دیگری در کوهسنگی هم نام میبرد که احتمال میرود مصلی بوده باشد. او با تأکید بر اینکه در هیچ منبعی از این سازه بهعنوان مصلی نام برده نشده، برای فرضیهاش چنددلیل ذکر میکند: «ابتدا اینکه معماری این بنا نیز شبیه به مصلی بوده و دیگر اینکه در کوهسنگی، یعنی بر سر راه ورود به مشهد، قرار داشته است. حتی در منابع مکتوب تاریخی نیز آمده است که حضرترضا (ع) هم در مسیر مشهد ابتدا از کوهسنکی میگذرند.»
این باستانشناس در ادامه ساختار مصلیها را اینگونه توصیف میکند: «این بناها را عموما به شکل یک ایوان بلند که به محراب منتهی میشده است، میساختهاند. البته برخی از مصلیها علاوه بر ایوان دارای فضایی چهارطاقی نیز بودهاند. درواقع ایوان مصلیها ماکت بزرگشده یک محراب هستند.
محرابهای آستانقدس را هم که دقیق بررسی کنید، متوجه میشوید چیزی نیست به جز یک در یا ورودی؛ یعنی با کوچکتر شدن قابهای معماری در این ساختار، بیننده انتظار دارد در قاب محراب که کوچکترین ورودی است، دری به آن سو باز شود. برهمیناساس هم در محرابها همیشه یک مشعل، چلچراغ یا شمع و فانوس روشن است که نورش نماد خداست.»
اما ازآنجاکه این محرابها در هرمسجدی نقطهعطف بنا هستند، بیشترین تزیینات هم در این قسمت دیده میشود. مصلای پایینخیابان به استناد کتیبه و تاریخی که دارد، متعلق به سال۱۰۸۷هجریقمری، یعنی زمان تاجداری شاهسلیمانصفوی است. این بنا در روزگار خودش در حاشیه مشهد قرار داشته و برخلاف امروز دارای صحن بسیار وسیعی بوده که بخش بزرگی از جمعیت مشهد را در خود جای میداده است.
لبافخانیکی معماری این بنا را مانند همه بناهای دوره صفوی به شیوه معماری آذری میداند و توضیح میدهد: «در این شیوه از معماری، بنا یک اسکلت و بدنه آجری دارد که با تزیینات کاشیکاری و گچی پوشیده شده است. پایهها و لچکیهای ایوان را با کاشیهای لاجوردی و کتیبههای سفیدرنگ به طریق معرق پوشش دادهاند و در درون هم مقرنسهایی وجود داشته که بهمرور زمان فرو ریختهاند، اما نشانهها و انگارههای آن هنوز باقی است.»
به گفته این کارشناس تاریخ، آنچه که مشخص است، اینبنا یک بنای تکاملیافته دوره صفوی است که بهاحتمال زیاد از معماری بناهای فاخر اصفهان الهام گرفته شده است و باید به عنوان یک نشانه از جهان معنوی مردم مشهد حفظ شود.